از حرکات دهان صدا و از صدا صوت پدیدار می شود و از هم چینی اصوات واژه و از واژگان  جمله و از جمله دستور زبان و صرف و نحو و .... که آنرا زبان گویند.زبان از گویش و لهجه مجزاست چرا که گویش و لهجه پیرو زبانی دیگر و درون زبانی دیگر استوار می گرند و خود به تنهایی دستور زبان و قاعده و صرف و نحو و اصول ندارد بلکه تابع زبانی دیگر است و در بستر آن زبان از قواعد آن بهره می جوید.

لهجه آن است که تنها هنگام ادای کلمه شکل آن فرق می کند و نوشتارش با زبانی که در بستر آن قرار گرفته یکی است و گویش اگرچه نوشتارش تغییرات جزیی دارد اما قواعد صرف افعال و...همان قواعد صرف افعال زبان بستر می باشد.

اگر چه برخی از روی غفلت و برخی از روی غرض سیوندی را گویش می نامند اما سیوندی در دسته بندی جهانی زبانی یک زبان مجزاست و در همه منابع لاتین از سیوندی به عنوان زبان و نه گویش و لهجه نام برده می شود.

سیوندی حتما زبان است زیرا:

سیوندی دارای فعل،قاعده، صرف و نحو مجزا و واژگان غنی و گسترده و واژه سازی مختص بخود است پس نامیدن این زبان به نام گویش کاری بسیار خنده دار است که کسانی که سیوندی را گویش و یا لهجه می نامند یا از روی عقده و کینه و دشمنی این کار را انجام می دهند و یا چیزی از زبانشناسی و زبان سیوندی نمی دانند در واقع تاکون کسی که سیوندی سخن می گوید را ندیده و سیوندی را نشنیده اند.

پس زبان سیوندی را پاس داریم

حتما با  سیوندی زبان دیگر سیوندی سخن بگوییم

حتما در هنگام سیوندی سخن گفتن از کلمات سیوندی کهن استفاده کنیم و واژگان فارسی را وارد زبان سیوندی نکنیم.