آنگاه که کیش و آیین از دانش تهی می گردد خرافه پیدا می گردد و شرک جای کیش و آیین را می گیرد و کافران نمایندگان و آیین می گردند آنگاهست که مردم از آیین رانده می شود و آیین دستمایه ی  ستمگران برای زور و ستم می شود.

در همین سالها نیز آیین در همین نزدیکی از عقل فاصله گرفت و  شرک جای آیین نشست آری سالهایی نه چندان دور کسی در شیراز پیدا شد که دعا می داد و می گفت دعا را زیر سر نهید یا بخورانید و...تا بهبودی یابید  چندی بعد گفت که با امام زمان (عج) در ارتباط است و نامه ها را به او می دهد چندی گذشت و گفت که خود امام زمان است غیبت کبری را نیز سرانجام داده فتوا و دستور صادر نمود و گفت که درفش قیام و دگرگونی بر دست گرفته ام  لختی گذشت و گفت که بالاتر از آن که پیغمبرم از جانب خدای آمده ام کتب دارم و معجزه چون خلیل (ع) آتش گلستان کنم و چون نوح (ع) دیرین گردم و چون عیسی (ع) مرده زنده کنم و کور بینا و ید بیضا دارم چون موسی (ع) و عصا دارم چون بیندازم اژدها برآید و چون بر نیل زنم بشکافد (اتفقا عصا را بر رود خانه خشک شیراز هم زد و آب هم پس رفت اما دیگر هیچگاه بر نگشت) و  اگر بمن نشوید چون صالح شما به عذابی سخت دچار می سازم زمان گذشت و کار به یک بار کرد و گفت من خدای زمین و آسمان در آسمان نمی توانستم درست ببینم فرزندان آدم چه می کنند  و فرشتگان با هم در نوشتن اعمال رشوه می ستاندند و سوی راستی را به کژی می نهادند پس بر زمین شدم  تا از نزدیک به شخصه  اعمال آدمیان را در کتابچه اعمالشان بنویسم.

 

حدود دویست سال از پیدایش سید علی محمد باب در شیراز می گذرد باب با حمایت انگلیس متاسفانه در برخی از نقاط شیعه نشین نفوذ کردن و فرقه ضاله بهایت را بنا نهاد.چون در زمان شاه بهایان از حرمت و احترام بسیار برخوردار بودند پس بسیاری از کسانی که پیرو این فرقه ضاله در آمدند افراد فقیری بودند که که به امید رهایی از این وضع بهایی می شدند اما سران بهایت اکثرا کلیمیانی بودند که مدتی به ظاهر مسلمان و بعدها بهایی می شدند . یکی از دلایل  رشد بهایت فقر فرهنگی بوده است چنانچه در جاهایی که خرافات پر رنگ بوده و بی فرهنگی بیداد می کرده بهایت بسرعت رشد کرده است.

زادگاه بهایت  شهر شیراز می باشد  با گذشت چندین سال هنوز خرافات و باورهای غلط در نزد مردم شیراز بسیار پررنگ تر از سایر نقاط ایران است چنانچه دعا نویسی در هیچ جای ایران همانند شیراز رونق ندارد مردم شیراز به فال بسیار بها می دهند چنانچه فال نخود اساسا ازان مردم شیراز است  در هر حال زادگاه بهایت شیراز بوده است و مکان رشد و گسترش آن نیز شهر یزد بوده است دو ناحیه یزد و فارس بویژه ناحیه میان شیراز تا یزد مهمترین مراکز بهایی نشین ایران بوده است.و سیوند را می توان به عنوان تنها ناحیه ای که تهی از بهایی در فاصله یزد تا شیراز  بوده است را نام برد در زیر به جمعیت بهایی  تنها در استان فارس به نقل از منابع بهایی اشاره می شود. توجه داشته باشید که منابع نوشته پایین همگی از کتب معتبر فرقه ضاله بهایت می باشد.

 بهایت در فارس

از دیرباز در استان فارس مناطق متراکم بهائ ی نشین وجود داشت. علاوه بر شهر شیراز،

مناطق آباده، مروست، نی ریز، سروستان، ارسنجان، جهرم، ابرقو، فسا و داراب از مناطق

بهائی نشین فارس است و خانواده های بهائی در سایر نقاط فارس نیز کم و بیش پراکند هاند.

آباده و نواحی مجاور آن مهم ترین مرکز بهائیان فارس و یکی از مراکز مهم بهائیان ایران است . در گذشته مردم شهر آباده به دو طایفه اصلی هرندی و کرج ه ای تقسیم می شدند. هرندی ها عموماً بابی و بهائی شدند و کرج ه ا یها عموماً مسلمان ماندند . {1}

قهرمان میرزا عین السلطنه، که در زمان مظفرالدین شاه مدتی حاکم فارس بود، دربارۀ آباده می نویسد

در این شهر بابی زیاد است و اغلب محترمین از آن طایفه هستند . چندان هم تقیه نمیکنند {2}  »

اسدالله فاضل مازندرانی، مورخ بهائی، می نویسد: «.

در آباده ... مرکزی قوی از این فئه انعقاد یافت و عد ه ای کثیر دیگر نیز از اولاد  متنفذین و از مؤمنین جدید به عرصه ایمان قدم گذاشتند و شهرت در خدمت یافتند.  {3}

برخی از مه مترین روستاهای بهائ ینشین آباده عبارت بودند از: همت آباد،ادریس آباد، صغاد، درغوک، عباس آباد و وزیرآباد{4}  در برخی از این روستاها . مانند  همت آباد، اکثر یا تمامی اهالی بهائی بودند و در برخی، مانند صغاد و ادری س آباد، بخشی بهائی و بخشی مسلمان . جمعیت روستاهای فوق در سال 1329 ش . به شرح زیر بود :

همت آباد 950 نفر، ادریس آباد 534 نفر، درغوک 580 نفر، وزیرآباد 175 نفر، عباس آباد

150 نفر . {5} در سال 1346 ش . جمعیت روستای مهم صغاد حدود هفت هزار نفر

گزارش شده است {6}

بخش مهمی از روستاهای آباده املاک خاصه خاندان افنان یا موقوفات مرکز بهائیان

بود. خاندان افنان علاوه  بر املاک آباده در سایر بخش های فارس نیز روستاهای متعدد

در تملک داشت . از جمله باید به روستای کارزین (در بخش قیروکارزین فیروزآباد )

بود. {7}  در سال 1329 جمعیت این روستا 682 نفر « بیان » اشاره کرد که نام بهائی آن

گزارش شده {8}  که، علی القاعده، به دلیل سلطه مالکان و مبا شران و کدخدایان بهائی،

تعدادی از ایشان بهائی بودند . نمونه ای از این مباشران بهائی محمد طاهر مالمیری، مبلغ

معروف (نیای خاندان طاهرزاده )، است . مالمیری خود در روستای مزوار (یک فرسنگی

مهریز) دارای مزرعه و خانه ییلاقی بود . وی به مدت ده سال مباشر روستای خرمی بو د

و سپس به عنوان مباشر املاک خاندان افنان در منطقه آباده به این خطه اعزام شد . مدتی

بعد، خاندان افنان روستاهای خرمی و کارزین (در فارس ) را به اجاره او دادند . هفت

سال مستأجر این دو روستا بود . در زمان جنگ ا ول جهانی مأمور گردآوری درآمد

خاندان افنان از املا ک پ هناورشان در فارس و یزد شد و مدتی مباشر روستای طوطک

(بوانات فارس) بود. {9}

همین وضع درباره سایر روستاهای خاندان افنان، از جمله طوطکان و مروست و

خرمی، صادق است . روستای طوطکان (واقع در بلوک بوانات ) از املاک خاندان افنان

بود {10}  و در سال 1329 سکنه آن 125 نفر. مروست بلوک بزرگی بود در استان فارس در

مرز کرمان که از غرب به بوانات و از جنوب به نی ریز محدود و مرکز آن روستای

مروست است . این روستای مهم ملک خاصه میرزا محمود افنان بود و پناهگاه مبلغین

فراری بهائی در زمان بلواهای ضد بهائی در یزد . {11}  در سال 1329 سکنه روستای

مروست 2542 نفر گزارش شده است . روستای خرمی (بلوک قونقری بخش بوانات ) نیز

چنین وضعی داشت . این روستا ملک خانواده افنان بود و سکنه آن عموماً یا همگی

بهائی بودند . خرمی در اواخر دوره ناصری 400 خانوار زارع داشت . در سال 1329 ش.

سکنه خرمی 1851 نفر ذکر شده است.

در منطقه جهرم فارس نیز برخی نقاط بهائی نشین را می توان یافت . در اواخر قاجاریه، در شهر جهرم بهائیان حضور فعال داشتند و فردی به نام حاجی حسینعلی رئیس ایشان بود . تعدادی از بهائیان جهرم در جریان شورش های ضد بهائی به قتل رسیدند مانند سید حسین روحانی و محمدحسن بن آقا کرب لایی علی و استاد محمدحسن و غیره{12}

در منطقه فلاحی (حاشیه خلیج فارس ) روستایی به نام هندیان (هندیجان) می شناسیم.

نفوس شهیر برخاستند » این روستای ساحلی از مناطق بهائی نشین بود که در میان آ ن ها

{13} «. و آثار بسیار از حضرت عبدالبهاء در حق شان صادر گردید

در زرقان فا رس نیز تعداد ی بهائی وجود داشت و برخی بهائیان سرشناس به این

محل تعلق دارند مانند ملا عبدالله فاضل زرقانی، میرزا عبدالاحد بن میرزا جلال زرقانی،

میرزا محمود زرقانی و برادرش میرزا احمد، ملا جلال بن ملا عبدالله (نیای خاندان

بکایی) و غیره. {14}

دو منطقه مهم نی ریز و سروستان فارس نیز به عنوان محل سکونت گروه قابل توجهی از بهائیان شهرت داشت . نی ریز در تاریخ بابی گری و بهائی گری دارای جایگاه برجسته ای است و هماره به عنوان یکی از مراکز مهم بهائیان شناخته می شده . {15}

سروستان (و منطقه مجاور آن یعنی ارسنجان) نیز وضع مشابهی داشته است.

 

منابع:

 1- . عزیزالله سلیمانی اردکانی، مصابیح هدایت ، تهران : لجنه ملّی نشر آثار امری، 106 بدیع [ 1328 ش.]،

. ج 2، ص 187

. 2- . قهرمان میرزا سالور، خاطرات عین السلطنه، تهران: اساطیر، 1376 ، ج 2، ص 1449

22 . اسدالله فاضل مازندرانی، تاریخ ظهورالحق ، تهران : موسسه ملی مطبوعات امری، 131 بدیع، جلد هشتم،

. قسمت اول، ص 585

.185 ،178 ، 23 . مصابیح هدایت، ج 2، صص 172

. 3- . سرتیپ حسینعلی رز مآرا، فرهنگ جغرافیایی ایران، تهران: دایره جغرافیایی ستاد ارتش، 1329 ، ج 7

4- . نعمت الله ذکایی بیضایی، تذکره شعرای قرن ا  ول بهائی، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 126 بدیع

. 1348 ش.]، جلد سوم، ص 24 ]

. 5- . مصابیح هدایت، ج 5، ص 336

6- . آمار جمعیت روستاها در سال 1329 ش . همه از مجلدات ده گانه فرهنگ جغرافیایی رز مآرا اخذ شده

است.

.336-. -7مصابیح هدایت، ج 5، صص 330

. -8 همان مأخذ، ص 344

. -9 . تذکره شعرای بهائی، ج 3، ص 18

. -10تاریخ ظهورالحق، ج 8، ق 1، ص 599

.600- -11همان مأخذ، صص 599

-12. تاریخ ظهورالحق، ج 8، ق. 2567- 132 بدیع، صص 564-855

-13. درباره نقش بابی های ن یریز در شور شهای باب یگری مراجعه شود به : محمدعلی فیضی، ن ی ریز

مشکبیز، تهران: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 130 بدیع . برای آشنایی با تعدادی از رجال مهم بهائی

.582- ن یریز مراجعه شود به : تاریخ ظهورالحق، ج 8، ق 1، صص 576

-14 . تذکره شعرای بهائی، ج 3، ص 329