کتاب شناسی سیوند 6


متنی که می خوانید صفحه ای است از کتاب ارزشمند داستانهای شگفت اثر ارزشمند شهید محراب آیت الله عبدالحسین دستغیب که سیوندی بزرگوار جناب  آقای محمد امین پور مانند همیشه به وبلاگ لطف داشته و در "گپ بدیکه" برای ما ارسال نموده است عین متن ارسالی جناب آقای امین پور (شگفت) را بخوانید

 

صفحه38ازکتاب داستانهای شگفت اثرحضرت آیت الله مجاهدشهیدسیدعبدالحسین


دستغیب شیرازی معلم اخلاق ومهذب نفوس

نجات از دزد

و نیز جناب آقاى ایمانیه سلمه الله تعالی فرمودند در همان سفر هنگام وداع از

مرحوم بیدآبادى فرمودند در این سفر قطاع الطریق (راهزن) قافله شما را مورد حمله و دستبرد

قرار مى دهند ولى به شما ضرر نمى رسد و مبلغ چهارده تومان به عدد مبارك

معصومین علیهم السلام براى مخارج راه به ما دادند.

چون نزدیك سیوند رسیدیم ، دزدها به قافله حمله كردند، قاطرى كه بر آن اثاثیه ما

بود سرعت كرد و از قافله خارج شد و رو به سیوند دوید، مركبى هم كه ما در كجاوه

بر آن سوار بودیم ، عقب او حركت كرد تا اینكه خود و اثاثیه به سلامت وارد سیوند

شدیم و تمام قافله مورد حمله و چپاول واقع شدند.

 

دوشنبه 25 مهر1390 ساعت: 8:12

توسط:محمد امین پور

 

 

 

باسپاس فراوان از رزمنده دلاور آقای محمد امین پور(شگفت)

 

آیا شما هم کتاب و یا نوشته ای دارید که در آن از سیوند نام برده باشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

منتظر نوشته ها ارسالی شما نیز هستیم...........

نوشته های شما(خاطره شهیدان)


 

جناب آقای محمد امین پور چندی پیش خاطراتی از شهدا را از طریق "گپ بدیکه" برای ما ارسال نمود که حیفمان آمد این خاطره را در وبلاگ نیاوریم اصل خاطره ارسالی این سیوندی گرانقدر را می خوانید.

 

 

شهيدان آبروي تاريخند . آنان بها نه زيستن و زبان لاله را فهميدندوعاشقانه باخداي

خود زمزمه مي كردند : خدا يا مرا با لباس خون آلود برانگيز.


یادوخاطره :شهید علی خرم سیوندی

قسمت اول

تيرماه 362 1 اينجانب محمد امين پورباتفاق شهيد علي خرم وعباس فتح الهي

اعضاي گردان مالك اشتر- لشكر خط شكن33 المهدي (عج) درعمليات والفجر 2

نيزشركت داشتيم 48 ساعت قبل ازشروع عمليات ازمنطقه پسوه پيرانشهراستان

آذربايجانغربي 24ساعت داخل خا ك خودمان24ساعت هم داخل خا ك دشمن بعثي

با استتار كامل پياده بدليل اينكه منطقه كوهستا ني وصعب العبوربود. طي كرديم

تامنطقه عملياتي بنام حاج عمران واقع دربين مرزسه كشورايران.عراق.تركيه اذان صبح

ضمن به جا آوردن نمازومدح و ثنا عمليات آغازگرديد . محورعملياتي گردان ما تپه كله

قندي كه مشرف بود بر تمام پادگان حاج عمران ( محل آموزش منافقين كوردل به

دست بعثي ها) محور خيلي دشواري بود .


ادامه دارد......

 

قسمت دوم
دشمن نيزاز قبل روي آن حساب ويژه بازكرده بود.ما نيزآن محل را همانند ديگرنقاطي كه ازدست دشمن بعثي
بدون درد سر فتح كرده بوديم مي دانستيم. سخت درگيرآزادي آن شديم. آنها نيز مقاومت شديدي داشتنند.چون با نيرو مهمات وتجهيزات كامل سرتپه مستقر و بالاي سرما قرارداشتنند. كاملا"برما تسلط داشتند وبا سرعت نارنجك.سنگ و...مي ريختنندبرسرمان. ماهم درتلاش بالا رفتن ازتپه بوديم شديدا" مورداثابت تركش نارنجك و... آنان قرارميگرفتيم . عده زيادي ازما شهيد ومجروح شدند. قراربود نيروي كمكي برسد.اما بدليل صعب العبوربودن منطقه نرسيد كه به همين منظورازفرماندهي دستوررسيدبرگرديم عقبه(مقرتاكتيكي)براي تجديد قوا نيروها رفتنندعلي بيسيمچي گردان بهمراه فرماندهي بود.من تاآنجائي كه توانستم مجروح ها را براي حفظ جانشان به داخل يك شياركه درهمان نزديكيها بود بردم عباس ازناحيه دست آسيب ديده بود ضعف بسيارشديدي داشت.خودمن هم ضمن اينكه تقريبا" بمدت 48 ساعت فعاليت پي درپي با نبود تغذيه ضعف داشتم خودراملزم دانستم .عزمم راجزم كرده تابه هرنحوي عباس راازمعركه به عقبه ببرم درحين راه دشمن بعثي بر ماآتش بسيار سنگيني گشودكه تيرازتمام اطرافمان حتي بين دوپا ها يمان كه حين راه رفتن نيز جابجا ميشد رد ميگرديد

 

قسمت سوم

درطول مسيردائما"آيه9ازسوره مباركه يس وجعلنا من بين ايديهم سد"ومن

خلفهم سدا"فا غشينهم فهم لا يبصرون : مادر پيش روي آنها مانعي قرارداديم

ودرپشت سرشان مانعي(نه راه پيش دارد ونه راه بازگشت نيز ودرهمان وضعيت

چشمان آنهاراپوشانديم لذاچيزي را نمي بينند).(وضع مستكبران وپيروان آنها نسبت به

حقايق جهان اينگونه است). ميخوانديم. وبدون مكث بطوراتوماتيك آيه فوق الذكرتلاوت

ميگرديد. انگار مكث و يا قطع آن دست خودمان نبودباتوجه باينكه هنگام ورود.ازعقبه تا

محل درگيري ساعات زيادي( كيلومترها) راه را پياده طي كرده بوديم ولي به اذن حق

تعالي حين برگشت ازهمان مسير راه نيز بر ما آسانتر شده بود.وقتي رسيديم به

عقبه نزديك به اذان صبح بود.علي در فراقمان خيلي ناراحت شده بود.با توجه به

اينكه خود زودترازما رسيده وخسته بود.درآن شب تاريك مطلق درانتظارمان

بيدارمانده بود.وقتي متوجه حضورمادركنارش شد..خيلي خوشحال شد.عين يك پدركه

فرزندان خود ر ا مدتها گم كرده بود.بامسرت دربغل گرم خود قرارداد. ومقدارنان خشك

كه خودنيز نميدانست آغشته به خاك است دريك نايلون داشت به ما داد خورديم

وكمي نيرو كه پيداكرديم . نمازصبح را خوانديم. سپس ازفرط خستگي وگرسنگي زياد

خوابيديم ولحظاتي بعد قبل از طلوع خورشيد چون منطقه

فوق از ناحيه دشمن بعثي نيز بمب باران ميشد با بالگردبه پيرانشهرانتقالمان

دادنند.سپس باوسيله نقليه ترابري لشكربه پادگان جلديان شهرستان نقده

برگشتيم.

 

دوشنبه 18 مهر1390 ساعت: 6:1

توسط:محمد امین پور

 

باسپاس فراوان از این دلاور رزمنده

 

آیا شما هم خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس و یا پیروزی انقلاب اسلامی دارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بررسی واژه سنگ در زبانهای ایرانی غربی


 

زبان مشترک قبیله های ایرانی دوران باستان که خود را آریایی می نامیدند . پس از پراکندگی این قبایل در سرزمین های وسیع ،به لهجه هایی چون اوستایی ، پارسی ، هخامنشی ، مادی سکایی و چند لهجه دیگر منشعب گردید و هر لهجه با گذشت زمان با قوانین خاص خود جداگانه تحول و تکامل پیدا کرد و در نهایت گویش ها و زبان های مستقلی از آنها پدید آمد . زبان های فارسی،کردی ، لری ، سیوندی ،بلوچی ، گیلکی و دهها گویش محلی دیگر با همه تفاوت های ظاهری که بین آنها دیده می شود همگی ریشه در زبان ایرانی کهن دارند و بخش بزرگی از ذخیره واژگانی زبان مادر را حفظ کرده اند .

پژوهشگران اروپایی در دو قرن اخیر با خواندن متون زبان های کهن آریایی (هند و ایرانی ) و اروپایی و بررسی و مقایسه آنها به خویشاوندی این زبان ها پی بردند که نتیجه تحقیقاتشان به کشف خانواده بزرگ زبانی هند و اروپایی و ترمیم شجره زبانهای وابسته که زبانهای ایرانی یکی از شاخه های مهم آن می باشد منجر گردید .

زبانهای ایرانی در این طبقه بندی بر اساس ساختمان زبان و درجه تحول به سه دوره باستان میانه و نو تقسیم و هر دو به دو گروه شرقی و غربی و هر گروه به دو شاخه شمالی و جنوبی گروه بندی شده اند. اما نظر به اینکه از برخی از زبانهای باستانی و میانه آثار مکتوب قابل توجهی موجود نیست و از دیگر گویش های ایرانی نو بررسی همه جانبه دقیقی بر اساس روشهای زبان شناسی تطبیقی- تاریخی به عمل نیامده است نمی توان تقسیم بندی سنتی را کاملا پذیرفت.

 در راستای شناسایی بیشتر و بهتر زبان های ایرانی و بازنگری و نقدی بر تحقیقات گذشته ، در این نوشتار دو واژه هم معنی "برد" و "سنگ" در برخی از زبانهای ایرانی مقایسه و مورد بررسی قرار می گیرد. گرچه امروزه زبانهای ایرانی بر اثر نفوذ فارسی و عربی بسیاری از ویژگی های خود رادر طی قرنها از دست داده اند وجود اینگونه واژگان منفرد دراین زبانها که از نظر ریشه شناسی رد و نشان آنها در زبان فارسی نو باستان دیده نمی شود ، از نکات جالب و بحث برانگیز خانواده زبانهای ایرانی می باشد. در رابطه با واژه (برد) کردی و لری پرسشهای زیر شایسته بررسی و پاسخگویی می باشد.

1-    آیا واژه «برد» واژه ایرانی (هند و اروپایی) است ؟ از کدام زبان باستانی گرفته شده و تاریخ تحول آن چگونه بوده است؟

2-    آیا این واژه از زبانهای غیر ایرانی وارد کردی و لری و سیوندی شده است ؟ از کدام زبان ؟

3-    با در نظر گرفتن جغرافیای تاریخی و اینکه کرد ها در مناطق ماد نشین و سیوندی ها و لر ها در مناطق پارس نشین سکونت داشته اند چرا واژه سنگ ایرانی، در طول سی قرن در این گویشها به کار نرفته است؟

4-    از نظر توزیع جغرافیایی واژه، چرا کرد های مهاباد در شمال غرب ایران و لر ها از لرستان تا کنار خلیج فارس واژه برد را به کار می برند ولی کرد های سنندج ،کرمانشاه،ایلام و حتی لک های لرستان که بین آنها واقع شده اند از واژه «کچک» استفاده می کنند که باز این واژه در گویش های لری موجود است؟

واژه" برد" و "سنگ "در چند زبان ایرانی نو

 

زبانهای جنوب غربی                                           زبانهای شمال غربی

فارسی     sang    سنگ                          کردی (مهاباد)     bard        برد

لری (لرستانی)   bard     برد                              سیوندی             vard        ورد

لری (ممسنی،کهگیلویه ،بویراحمد و بختیاری ) ، کردی (سنندج ،کرمانشاه و ایلام )

Bard/koḉok                  برد – کچک                                    koḉok            کچک

دزفولی     bard/seng       برد – سنگ                      لکی        koḉok            کچک

بلوچی     seng             سنگ

گیلکی         seng             سنگ

در سایر گویشهای ایرانی واژه سنگ با تفاوت واکه    sang-a- به کار می رود و در گویشی از زبان پشتون افغانستان جز دوم واژه debar (سنگ) ممکن است با واژه برد ارتباط داشته باشد.واژه کچک لری وکردی احتمالا از دو جز (پسوند تصغیر) ko+cek  (کوه ) تشکیل شده است

 

 

تحول واژه سنگ در دو شاخه ایرانی و ژرمنی زبان هند و اروپایی

 

-                         (Aken)  هند و اروپایی

اوستا  asana  

فارسی باستان   ashanga

  مادی asen                   

  فارسی میانه sang                                           

ژرمنی شرقی  stain

ژرمنی شمالی steinn

 

آلمانی نو stein

انگلیسی نو stone

 

 در مورد اشتقاق واژه «برد» و ریشه شناسی آن تا کنون نظریه ای ارائه نشده است با این حال ممکن است این واژه از واژه های غیر ایرانی وارد شده و در زبان های کردی ولری پنداشته شود و آن را دلیلی بر بعضی نظریه های نژادی در مورد اقوام ایرانی بدانند همچنان که دیا کونوف پس از اظهار تردید در مورد هند واروپایی بودن یا نبودن کاسیان می گوید : «به احتمال قوی قبایل کنونی لر که با دام داری در کوهستان اعاشه می کنند از اخلاف ایشان می باشند که از لحاظ زبانی ایرانی شده اند واکنون نیز در همان سرزمین ساکن هستند »

گذشته از نظریات متناقضی که در مورد زبان ونژاد برخی از اقوام ایرانی گفته شده است بدون تردید اگر گویش های مختلف ایرانی که امروزه به علت بی توجهی به آنها در حال نابودی می باشد گرد آوری و با موازین زبان شناسی تطبیقی ،تاریخی مقایسه وتجزیه وتحلیل شوند به خوبی وجود برخی حلقه های مفقود زبانی و به تبع آن نژادی قابل شناسایی است که می تواند تقسیم بندی زبانی و نژادی کلاسیک پذیرفته شده در مورد اقوام دوران باستان غرب ایران را دگرگون نماید .

نگارنده با توجه به مشابهات بین گویش سیوندی، لری و کردی و با استناد به تحول صامت «v» آغازی در زبانهای ایرانی باستان میانه و نو واژه برد را دارای ریشه هند و اروپایی می داند که با تحولات خاص معنایی و آوایی به گویشهای کردی لری و سیوندی رسیده است.

با توجه به واژه «ورد» vard در زبان سیوندی و قانون تغییر صامت «v» را آغازی باستانی که در برخی از زبانهای نو در بعضی موارد به  b تبدیل شده است و حتی بسیاری از واژگان زبان سیوندی «v» آغازی دوره میانه را حفظ کرده اند شکل باستانی واژه bard را به صورت varta   و شکل میانه آن را به صورت vart باز سازی می نماید

نمونه تحول صامت «v» آغازی در برخی از  زبانهای ایرانی باستان میانه و نو

  فارسی           اوستا       پهلوی       لکی      سیوندی         لری             کردی

برف               barf    vafra         varf          war             varf          barf            bafer

باد              bad            vata           vat           va         vay           ba(d)(y)     ba(y)

بهار            bahar         vanhar      vahar     behar       vahar       bahar          bahar

 

با توجه به قانون بالا فرم های فرضی باستان و میانه واژه «برد» را در گویشهای کردی لری و سیوندی به صورت های زیر می توان بازسازی کرد .

                                    دوره باستان              دوره میانه           دوره نو

                                           Varta                   vart             bard کردی و لری

                                                                                         vard     سیوندی

واژه ساختگی varta   به احتمال زیاد با واژه اوستایی vartat   فارسی باستان vart   و هند و اروپایی uret  به معنی گردیدن گشتن و غلطیدن هم ریشه است که با تحول معنایی خاصی به گویشهای کردی لری و سیوندی رسیده است در تأیید و اثبات اینگونه تحولات معنایی که برخی از واژگان مترادف زبانهای خویشاوندی با وجود نبود شباهت ظاهری بین آنها از ریشه های مختلف موجود در زبان اصلی مادر منشعب شده اند، می توان به واژه مادر زبانهای هند و اروپایی اشاره کرد .

در بیشتر زبانهای هند و اروپایی از دوران باستان تا نو واژه مادر از ریشه هند و اروپایی mat گرفته شده است مانند سانسکریت mater  ، لاتین  mater  ، فارسی و اوستا matar  انگلیسی باستان  modor ، انگلیسی نو mother  ،آلمانی نو matter  ، آلمانی باستان muoata ، یونانی  meter .

اما جالب توجه است که واژه مادر در گویش های لری ممسنی و بویر احمد dey  ،لری بختیاری و لرستانی da ، کردی dayik  و سیوندی dowa می باشد که از ریشه اوستایی dey/de  به معنی پرستاری کردن گرفته شده اند. در حالی که در خود اوستا و فارسی باستان واژه matar  (مادر) به کار می رفته است . اینگونه واژگان از نظرتحول تاریخی زبانهای خویشاوندی نیاز به بررسی همه جانبه و موشکافانه دارد تا چگونگی آنها روشن شود

 

خلاصه و نتیجه گیری

واژه «برد» bard در کردی مهابادی و لری و « ورد»  vard   سیوندی که از زبان های ایرانی شمال غربی و جنوب غربی می باشند با توجه به قانون صوتی تحول  v  آغازی زبانهای ایرانی کهن و نو به b  احتمالا دارای شکل باستان varta  و میانه vart  بوده است و ممکن است با واژه اوستایی varat فارسی باستان vart و هند و اروپایی  urct هم ریشه باشد. وجود این گونه واژگان منفرد همانند در برخی از گویشهای ایرانی شمالی و جنوبی که از ریشه شناسی با فرم هم معنی خود در دیگر زبانهای هند و اروپایی و ایرانی (فارسی)باستان و میانه و نو متفاوتند می توانند بازمانده از زبانی ناشناخته باشند که برخی از خصوصیات واژگانی و صرفی آن در این گویشها باقی مانده است.

 

کتابنامه

» ارانسکی ای م مقدمه فقه اللغه ایرانی ترجمه کریم کشاورز تهران انتشارات پیام 1358

» ناتل خانلری پرویز تاریخ زبان فارسی جلد یک چاپ سوم تهران نشر نو 1366

» گیرشمن رومن ایران از آغاز تا اسلام ترجمه محمد معین چاپ هفتم تهران انتشارات علمی فرهنگی 1368

» دیاکونوف 1 میخائیلویچ تاریخ ماد ترجمه کریم کشاورز چاپ سوم تهران انتشارات علمی فرهنگی 1371

» امان الهی بهاروند سکندر قوم لر انتشارات آگاه 1370

» ایزد پناه حمید فرهنگ لری چاپ دوم تهران انتشارات آگاه 1363

» همتی ابوذر فرهنگ تطبیقی واژگان گویش لری ممسنی با واژگان فارسی نو و میانه پایان نامه کارشناسی ارشد بخش زبان های خارجی و زبان شناسی دانشگاه شیراز بهمن 1369

» همتی ابوذر بررسی چند واژه پهلوی در گویش های لری و لکی فروهر شماره 1و 2 فروردین و اردیبهشت 1372

» برهان محمد حسین خلف تبریزی برهان قاطع باهتمام محمد معینی تهران 1362 .

» Collins English Dictionary (with etymology)

London: Collins 1987

» Kent.R.G.old Persian. American Oriental Society 1963 .

» Nyberg .S Hemik A manual  of Pahlavi .

» Part tow . Wiesbaden: Ouo Harrassowitz 1974.

 

منبع سایت لور

ابوذر همتی،عضو هیات علمی دانشگاه یاسوج

www.loor.ir

نقدی بر کتاب زبان  سیوندی ، پیرلوکوک


متنی که می خوانید نقدی است به قلم احمد تفضلی که بر کتاب لهجه {زبان} سیوندی نوشته پیرلوکوک آمده و در مجله آینده سال ششم، مهر و آبان 1359 - شماره 7 و 8 صفحه  573 تا 574 به چاپ رسیده است.

پژوهشگران خارجی بویژه روس در سالهای پیش تحقیقات خوبی بر روی زبان های ایرانی از جمله زبان سیوندی انجام دادند که اگرچه تحقیقات ارزشمندی بوده اند اما عدم تسلط آنان بر روی زبانهای ایرانی موجب آن گردیده تا این تحقیقات با اشکالاتی همراه باشند که لزوم ترجمه و تصحیح کتب بوسیله یکی از کسانی که به آن زبان تسلط کامل داشته باشد بسیار احساس می شود.

توجه داشته باشید که متن زیر 31 سال پیش به چاپ رسیده است.

 


سیوند دهی است در حدود هشتاد کیلومتری شمال شیراز که بر سر راه اصفهان قرار دارد. در این ده که حدود چهار هزار جمعیت دارد هنوز مردم به لهجه ای {زبانی}  قدیمی سخن می گویند. اما به علل مختلف از جمله این که این ده پیوسته در سر راه مسافران قرار داشته زبان آن رو به فراموشی است

از دیر باز ایران شناسان غربی به زبان  سیوندی توجه داشته اند. در سال 1878 میلادی نخستین بار آندریاس Andereas دانشمند آلمانی به سیوند سفر کرد اما یادداشت های او بعدها در سال 1939 توسط کریستین سن دانمارکی Christensen منتشر شد. چندی پس از او ژوکوفسکی دانشمند روس در باره این لهجه {زبان} تحقیق کرد و حاصل آن را در کتاب مواد لهجه های ایرانی (1888 و 1922) در سن پترزبورگ (لنین گراد فعلی) منتشر ساخت. این کتاب نایاب سه سال پیش به همت دکتر محمد مقدم در تهران به طریق افست چاپ شد.

در سال 1888 حاکم فارس کسی را به نام میرزا حسین تهرانی به سیوند فرستاد تا لهجه آنجا را گرد آوری کند. یاد داشت های وی را هوار فرانسوی Huart در میان کتاب های میرزا حبیب اصفهانی یافت و آنها را در سال 1893 در ژورنال آزیاتیک منتشر کرد و در سال 1960 مورگن استیرنه Morgenstierne زبان شناس فقید نروژی یادداشت های مفیدی در باره این لهجه نوشت.

با وجود این تحقیقات، هنوز سیوندی احتیاج به یک بررسی دقیق و کامل تر و منطبق با موازین زبان شناسی نوین داشت. به این منظور بود که لوکوک دانشمند جوان بلژیکی که چند سالی در ایران به پژوهش اشتغال داشت، بر آن شد که با اقامت طولانی تری در سیوند به گرد آوری و بررسی این زبان بپردازد و در این کار نیز کاملا توفیق یافت.

کتاب زبان  سیوندی با مقدمه ای در باره سیوند وزبان آن و ذکر تحقیقات قبلی اروپاییان در این باره شروع می شود.در اینجا لازم است مأخذی بر مآخذ کتاب که به فارسی است و ظاهرا مؤلف از آن بی اطلاع مانده افزوده شود.

بخش اول کتاب دستورزبان  سیوندی است که با واج شناسی شروع می شود. بنا بر نظر مولف، این زبان  25 صامت و 8 مصوت و 3 مصوت مرکب دارد.از میان مصوت ها تفاوت e با i و با o کاملا مشخص نیست. جای آن داشت مؤلف با ذکر مثال های بیشتر و با روش تقابل و جانشین سازی واج ها commutation ممیز distinctif بودن آنها را اثبات می کرد. با توصیف کنونی نقش تمایز دهندگی این واج هامشکوک به نظر می رسد. (قس مثلا nik و nek هر دو به معنی "نوک") در مورد پسوند est (صفحه 50) که معادل ش (مصدری) فارسی است و از ماده مضارع اسم مصدر یا اسم می سازد، مثال بالشت نابجاست زیرا ریشه فعلی بال وجود ندارد. از نظر در زمانی این کلمه بسیط محسوب می شود و از نظر تاریخی نیز "شت" این کلمه هیچ ربطی با ش مصدری ندارد.

بخش دوم کتاب ( صفحات 85 تا 168) شامل قصه های سیوندی است به صورت آوا نویسی شده همراه با ترجمه فرانسه آنها و بخش سوم کتاب واژه نامه سیوندی است مشتمل بر 1745 لغت. به این واژه نامه فهرستی از تعداد لغاتی که ضبط آنها در آثار محققان پیشین با ضبط مؤلف کتاب متفاوت بوده ضمیمه شده (ص 200-199) و مجموعه لغات به 1874 رسیده است. کلمه (kowkarrak کوکرک) (ص 182) که مؤلف با تردید آن را پرنده ای آبی دانسته است، ظاهرا همان پرنده ایست که در اصفهان بدان کوکره kowkarek و خوانسار kukarak گویند. ( رجوع کنید به کتاب Eilers-Schapka, Die Mundart von Chunsar, p. 365) و نام علمی آن ظاهرا pteroclididael است. (رجوع کنید به کتاب پرندگان ایرانی صفحه 184). در مورد ترکیب ( ahti eyal ص 199) که صورت عامیانه اهل و عیال است، باید گفت که در بسیاری نواحی ایران معمول است. در مورد کلمه sede به معنی نردبان که ژوکوفسکی آن را ضبط کرده است ( در برابر sod که ضبط لوکوک است) باید گفت که بر خلاف حدس مؤلف (ص 200) صورت sede از لهجه های اطراف اصفهان نیست، بلکه از لهجه های فارس است (قس شیرازی sed). در موردواژه های مشابه آن رک بهTafazzoli, Notes Pehlevies I. JA 1970, 87-9

در پایان کتاب فهرست فرانسه- سیوندی است. این کتاب از زمره کتاب های مفید است که علاقمندان به لهجه شناسی و زبان شناسی ایران می توانند از آن بهره گیرند.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}   

سالن ورزشي سيوند

 

مطالب زیر از سایت شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی وابسته به وزارت ورزش و جوانان گرفته شده است.

موضوع: تكميل پروژه سالن ورزشي سيوند

 کارفرما: شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی
 مبلغ برآورد: اجرا ي پروژه بر اساس فهارس بهاي سال 1388به انضمام ضرايب تعديل به هنگام شده برابر 3.236.650.796 ريال -
محل اجرای کار: شهرستان سيوند– استان فارس
مدت پيمان: 8 ماه شمسي
مشاور: مهندسين مشاور رهشهر

مهندسين مشاور رهشهر به آدرس : تهران ، ميدان ونك ، بعداز چهارراه جهان كودك – ديدار جنوبي – كوچه سپهر غربي – پلاك 24 طبقه اول تلفن: 7-88203825

 

منبع:
شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی-وزارت ورزش و جوانان
www.tanavar.ir

الماس بری سیوند


 

در کوه تنب کرم سیوند محوطه ای باستانی به نام الماس بری وجود دارد که اهالی سیوند از قدیم از آن اطلاع داشته اند. این مکان باستانی معدن سنگی است با ستون هایی به جا مانده شبیه ستون های تخت جمشید  که شامل کارگاه های متعدد برش و استخراج سنگ است

 

باستان شناسانی که درکاخ های کوروش هخامنشی در پاسارگاد تحقیق می کردند متوجه شدند سنگ هایی که در ساخت این بناها به کار رفته اند در هیچ نقطه ای از کوههای اطراف یافت نمی گردد. در کاوشهائی که در سال 1334 توسط بنگاه علمی تخت جمشید در کوههای سیوند انجام گرفت محققان دریافتند که سنگ های پاسارگاد از معدن باستانی الماس بری سیوند در 35 کیلومتری پاسارگاد به آنجا حمل شده است.

در کاوش های سال 1334 در الماس بری سیوند، علاوه بر ستون های آماده حمل، کارگاه برش سنگ نیز پیدا شد. کارگاه برش سنگ در وسط کوه شمالی سیوند و به ارتفاع 150 متر قرار گرفته و تا سیوند در حدود 2 کیلومتر فاصله دارد در مقابل رخنه ها که در همان بالای کوه متفرق است دره ای خاکی با سراشیب تندی که تنها راه عبور به بالای کوه است واقع گردیده است  قطعات بزرگ سنگ را پس از جدا کردن از کوه در آن دره به پایین پرت نموده و سپس با چوب و عرابه به کنار رود سیوند که چندان مسافتی با آنجا ندارد آورده و همانگونه که سنگهای عظیم اهرام مصر را از آن سوی نیل توسط قایق های مخصوص و چوبهای قطور در موقع طغیان نیل به طرف دیگر می برده اند این سنگها را نیز در زمستان و هنگام بالا آمدن آب رود سیوند بر روی آب شناور و به تخت جمشید می برده اند.

 

برخی از سنگ های بریده شده که هنوز در الماس بری سیوند موجودند ابعادی به طول 10، عرض 6، و قطر 1 متر دارند. اين محل در سال 1334 توسط بنگاه علمى تخت جمشيد كشف گردید.

کارگاه ها و معادن در ارتفاع بیش از 150 متری سطح زمین هستند. کوه، شیب بسیار تندی دارد و انسان شگفت زده می شود که 2500 سال پیش، چگونه این سنگهای بزرگ را از کوه پایین آورده اند.

پایین کوه یک محوطه کارگاهی به طول 150 و عرض 70 متر کشف و در سازمان میراث فرهنگی ثبت شده است. این مکان محل استقرار کارگران و پشتیبانی معدن های بالای کوه بوده ست. سفال هایی به رنگ نارنجی و قرمز و همچنین یک کوره ذوب آهن در این کارگاه کشف شده است. وظیفه کوره ذوب آهن، ساخت تیشه های سنگ بری بوده است. این محوطه باستانی هم توسط راه آهن شیراز – تهران آسیب دیده است. یکی از کارگاه های این آثار باستانی ارزشمند  نیز توسط شرکت فجر سپاه پاسداران تخریب شده است