زبان سیوندی زبان بازماندگان ایران باستان      مجتبی خرم سیوندی      

                                                                                                                           M_khoram2008@yahoo.com

زبان سیوندی زبان مردمان سیوند (75kmشمال شیراز) مشتمل بر 25 همخوان، 8 وا که و 3 مصوت مرکب است .

همخوانها در اين گويش عبارتند از:/p/,/b/,/t/,/d/,/c/,/y/,/k/,/g/,/x/,/f/,/v/,/s/,/z/,/s/,/z/,/x/,/ /,/h/,/ /,/ /,/m/,/n/,/l/,/r/,/w/,/y/ و 8 واکه در اين گويش:/a/,/a/,/o/,/u/,/u/,/e/,/i/,/i/ و 3 مصوت مرکب آن: /ey/,/oy/,/ow/

به باور آندریاس(1),که لنتس(2),میه (3),بونیست,کریستنسن ومایرهوفر(4) گویش سیوندی ادامه زبان مادی است  وسیوند جزیره زبان مادی در پارس بوده است که این اندیشه(نظریه) استوار بر آواشناختی این زبان است.در زبان سیوندی و مادی,*x,*huایران باستان (svهندی باستان)به f دگرگونی یافته است.

اما بر گمان(عقیده) لکوک (5) با نگاه(توجه) به واژه farnahدر سنگنبشته های (کتیبه های) پارسی باستان خواسته زبان سیوندی را در خاور(مشرق) ایران ودر همسایگی خوری می داند.همچنین بر اندیشه ویندفور(6) گویشهای شمال خاورایران نیای سیوندی دارد.

اما مالچانووا  پژوهشگر بنیاد(موسسه) زبانشناسی فرهنگستان روسیه این گویش را بسیارنزدیک به زبان پهلوی ساسانی دانسته و معتقد است که از آن روزگار بجای مانده است.

نزدیکی بسیار واژگان این گویش با زبان پهلوی «فارسی میانه»

این اندیشه(نظریه) را استوار تر می نماید:

فریاد زدن :وانگ«سیوندی»وانگ «پهلوی»

برف:ورف«سیوندی»ورف«پهلوی»

بهار:واهار«سیوندی»واهار«پهلوی»

بره:وره«سیوندی»ورک«پهلوی»

و .........

اهمیت این زبان دراین است که در استان فارس تنها اهالی سیوند هستند که به این گویش سخن  می نمایند و به گفته ارانسکی زبان شناس معروف در کتاب «مقدمه لغه ایرانی» ؛همچون جزیره ای در دریای زبان فارسی استان فارس مهجور مانده است[

این گویش تنها گویشی است که در استان فارس وجنوب باختری ایران که از زبانهای ایرانی وشمال باختری است همخانواده با دیگر زبانهای ایرانی چون کردی گیلکی تاتی مازنی بلوچی پشتو و..است.

               در این گویش هر واژه یا کنش در جاهای گوناگون به گونه هایی دیگر خود را نمایان می سازد    

            برای نمونه کنش خوابیدن:              

فتام:خوابیدم

فتیمه:خوابیدیم

فرممشی:خوابیدم

فرمماشی:خوابیدیم

فتی:خوابیدی

فتیکه:خوابیدید

فرمتشی:خوابیدی 

فرمتاشی:خوابیدید

فت:خوابید

فتینه:خوابیدند

فرمششی:خوابید  

فرمشاشی:خوابیدند

 

فساندم:خواباندم

فساندما:خواباندیم

باسی:بخوابم

باسیمه:بخوابیم

فساندت:خواباندی

فساندتا:خواباندید

باس:بخواب

باسیکه:بخوابید

فساندش:خواباند

فساندشا:خوابندند

 

                                                           21                         جنگلهای سیوند

بکار گیری ودستور این گویش مانند زیر برای چهارکنش سوختن افتادن فرستادن زدن می باشد.

یه یی:سوختم

یه یی مه:سوختیم

یه یی:سوختی

یه یی که:سوختید

یا:سوخت

یه یینه:سوختند


 

کتام:افتادم

کتیمه:افتادیم

بکی:بیفتم

بکیمه:بیفتیم

کتی:افتادی

کتیکه:افتادید

بکی:بیفتی

بکیکه:بیفتید

کت:افتاد

کتینه:افتادند

بوکو:بیفتد

بوکونه:بیفتند

 

کینیمن:فرستاده ام

کینیمانه:فرستاده ایم

بیکینی:بفرستم

بیکینیمه:بفرستیم

کینیتن:فرستاده ایی

کینیتانه:فرستاده اید

بیکین:بفرست

بیکینیکه:بفرستید

کینیشن:فرستاده است

کینیشانه:فرستاده اند

بیکینو:بفرستد

بیکینونه:بفرستند

 

وینیمدا:زدم

وینیمادا:زدیم

ویندی:بزنم

ویندیمه:بزنیم

وینیتدا:زدی

وینیتادا:زدید

وینده:بزن

ویندیکه:بزنید

وینیشدا:زد

وینیشادا:زدند

ویندو:بزند

ویندونه:بزنند

 

                                  واژگان:

<تیتا:گربه><اسپه:سگ><پشین:نخ><چن:سوزن><آرده گا:بخاری دیواری(شومینه) <پلاس:رختخواب><لی:پتو><هلا:پیراهن><اسارا:ستاره><هاره:امروز> <پوزار:کفش><تین:دیگ><گس:زشت><گس:انگشت><گسیرا:انگشتر><گسوانه:انگشتدانه><کبشکن:ایوان,بهارخواب><برتا:در><دیا:خانه><اوشا:حیاط> <پیشنو:عطسه><ککه:سرفه><تیل:خار><جملو:دوقلو><سمر:کاه><دوئا:مادر><دوئاگوتو:مادربزرگ><بآ:پدر><دوروآشن:دروغگو><سیر:قرمز><فل:سوراخ> <فرم:خواب><ول:شکوفه><ولگ:برگ><لوچ:کج><قندبری:گرد(جمع)آوری> <قوده:دسته>گاسم:شاید>دیم:رخ(صورت)><پت:بینی><لچ:لب><کپ:دهان> <مل:گردن><<نیجو:عدس><پرد:پل><نسه:نمور<ورد:سنگ><دمبلا:بخاری> <ریت:برهنه><کرت:کوتاه><تیل:خار><گورفنت:عنکبوت سمی,رتیل> <قفت:گره ای که آسان بازشود> <رچ:راهباریک> <کانمانی:سه پایه> <هسمانی:خاکبردار> <یرد:جا> <یا:جا> <گل:جا> <گل:هدیه> <ارزنی:هدیه> <زبده:رک> <دوسه:جوی بزرگ><کندل:پرتگاه> <شی:شوهر> <فیما:خودمان> <کیزا:کوزه> <کر:گوشه> <کر:پسر> <تین:دیگ> <کماجدان:قابلمه> <نوبر:گوساله><نوکر:نان گردان> <نومر:جوجه ای که تازه مرغ شده است> <دیشو:شیره> <ونشک:بنه> <وراز:پیش از><شی:زیر><کنگ:هیزم تکه شده><چیله:هیزم نازک> <چلشک:هیزم نیمه افروخته> <اوییر:آتش> <هوییر:خاکستر> <لیم:آرام> <کلیش:دامن <چم:ساحل><خریک:چغله بادام> <گدا:شکم><گدا دریه:اسفرزه><گداش پرن:باردار(حامله)است> <گداش موشو:اسهال دارد>< رده:نهال ><ژه:سقز>....  

                                                                  22

                                                                                                             جنگلهای سیوند

کنش ها(افعال)

<شی یی که:رفتید><کت:افتاد><لوکه مودو:ناله میکند><هوشش فارد:تاب بازیکرد <اسیتا:خریدید><جکا:گریخت(فرارکرد)><آمی مه:آمدیم> <واتشانه:گفته اند>      <اسپردش:مرد><تمبیا:ویران گشت><رمبانشا:ویرانش کردند> <واگیریا:برگشت> <دییت:دیدی><برکه:روشن کن><پیمانشا:اندازه گرفتند><بی یش:داشت> <کراندت:تراشیدی><تکا:ریخت><گرد:گریست<برکماشی:ترسیدیم><قد که:تابزن> <ملوپانه:میخورد><فاردش:خورد><نجل:تکان نخور><بدران:پاره کن><دلم میزه:دلم میخواهد><رخچن کردتا:مسخره کردید><رشیا:ریخت><دروش دا:دروغ گفت> <درزشا:دوختند><قند که:گرد(جمع)کن><گپمادا:سخن گفتیم><ولواگنا:گم شد> <گورگن:گمشو><گنا:شد> <سوزگنا:رویید><پتتا:پختید><گیریا:پخت><ورمانی:پختیم > <ببرجیه:بپزد><ویسکیا:ایستاد><وانگمادرد:صدازدیم><واتشا:گفتند><اشمردت:شمردی> <چلاندت:فشار دادی> <دتت:دوشیدی><بکه کولت:بپوش><لکیام:تلاش کردم> <هندی:هستم><وینده:بزن><هرته مودو:می خندند><نتریه:قلط نخورد><یادش وانشو:فراموش نکند>< وام ویندا:جازدم >< برشان:درخت بکار ><وهج مکره:پوز میدهد><چل مگره:میرقصد><خامن:بی نمک است> <برش:بریز><کتان:افتاده است><اوکت:آب بند(قطع)شد><اوییرما گرت:آتش گرفتییم><تو مافارد:گشتبم> <نپلک:زودباش><پلکیا:تنبلی کرد> و.......  

دلایلی که می توان سیوندی رابازمانده پارسی باستان میداند

1-واژگان تازی(عربی)درآن بسیار اندک یافت میگرددو واژگان تازی هیچ گاه جایگزین واژگان ایرانی نمیگردد برای نمونه واژگانی چون <نام><میان><رخت><گپ><متل><پرسه><تو>و...جای خویش رابه واژگان تازی<اسم><وسط><لباس><حرف><قصه><ختم><داخل> نمی سپارند

2- در زبان سیوندی و مادی,*x,*huایران باستان (svهندی باستان)به f بدل شده

3-دراین گویش ریشه های زبانهای نخستین یا همان زبان آوایی بیش ازفارسی امروز پدیدار {زبان آوایی در هنگام زیست آدمهای(انسانهای) نخستین که برای نام گذاری هرچیزصدای آنرا بر آن می نهاده مانند کودکی که تازه به سخن می آید}از این نمونه در زبان سیوندی  میتوان به<مع:میش><جیک:جوجه><غلا:کلاغ>و....اشاره نمود7.

4-در استان فارس تنها این گویش است که جز زبانهای ایرانی وشمالغربی است که همخانواده با کردی بلوچی گیلکی تاتی مازنی پشتو است.

5-در این زبان شکسته نویسی هیچ جایی ندارد و لهجه گویش پارسی دری است نمونه(مثلا)واژگانی چون تهران.زعفران و...به سان(صورت)تهرون زعفرون و...بکار نرفته وشکسته نمی گردند.اما واپگان که در گذشته کوتاه بکار برده می شده اند کنون در اینزبان همکوتاه(مخفف)بکارمیروند واژگانی چون<که:کوه><سیه:سیاه><ره:راه>و8.

6-هیچ کدامیک از زبانهای ایرانی این چنین ناب نماده وایرانی کهن را پاس نداشته چونانکه کردی با تازی آذری با ترکی(ترکی استامبولی) پشتو با ازبکی ومغولی تاجیکی با روسی وبلوچی با هندی واردوآمیخته گردیده اند 9

7-در این گویش واجهای(حروف) غیر تازی <پ ژ گ چ>بسیار فراوانتر از پارسی امروز است وجای خویش را به واجهای تازی نداده اند واژگانی چون <اسپید:سفید><پلپل:فلفل><پیلته:فیتیله><ژن:زن><گآن:جان<آگنه:آیینه><رگ:رج><اپسنه:افسانه<پالوده: فالوده>

8-سیوندیان تنها کسانی در استان فارس  هستندکه در هنگام سخن گفتن به پارسی آنرا بی هیچ لهجه ای بر زبان می آورند.10

9-دیگر گویشهای ایرانی گستره ای گسترده را در برمی گیرند درآنرو که سیوندی تنها سیوند را در بر می گیرد چونانکه دو روستای نزدیک سیوند قوام آباد(قهماد) در4kmدرشمال باختری ودشتبال در6kmجنوب خاوری(شرقی) هیچکدام این زبان را نمی فهمند وبرآن سخن نمی گویند

                                                          23                          گورستان صفوی سیوند

10-مردم سیوندتا سالها پس ازمسلمان شدن ایرانیان زرتشتی بوده وهمان لهجه وزبان زرتشتی خویش را پاس داشته اند.11

11-در این زبان نه تنها از واژگان تازی بلکه از هیچ کدام از واژگان زبانهای غیر ایرانی بکار گرفته نشده برای نمونه بجای واژه ترکی  قاشق از واژه کپچیلو  در این زبان بکار گرفته شده است.12

12-مردمان سیوند جاده شیراز اصفهان که از میان سیوند می گذرد را "ره شهی" یا راه شاهی می گویند که راشاهی راهی بوده که تخت جمشید را به پاسارگاد ولیدی وسارد میرسانده این درصورتی است که سیوندیان برای دیگر جادهها از  واژه" ره" یا همان راه را بکار می گیرند که این نشانگر این است که از زمان راه شاهی در زمان هخامنشیان سیوندیان بوده اند.

امروزه متاسفانه  هیچ توجهی به این گویش توسط مسئولین ونهادهای این استان نمی گردد و واژگان این زبان روز به روز از میان می روددر سالهای اخیر با پیدایش شهر متمدن مرودشت زبان وفرهنگ سیوندی در زیر سایه تمدن مردم 2500ساله وبسیار بسیار بافرهنگ مردشت گم شد شبکه فارس هم به عنوان مهمترین رسانه استان اگر چه هیچ اما پر است از خرافات و دروغهایی که نه از روز تاسیس آن بلکه از روز تاسیس رادیو شیراز هر سال برای مردم تکرار وآنرا سنتهای فراموش شده شیرازی می نامند که بسیاری از این سنتها را حتی قدیمی ترین واصیلترین کهنسالان شیرازی هم نشنیده اند.بسیار فراوان است. .در دیگر سو مهاجرت سیوندیان ساکن شدن عشایر در سیوند و وصلت با غیر سیوندیها و.. هر روز این زبان رابه فراموشی بیشتر می سپارد.اگرچه امروز همه سیوندیان حتی سیوندیان بیرون از سیوند تلاش می کننداز آن پاسداشت وبا فرزندان خود سیوندی سخن بگویند اما استفاده از کلمات فارسی بجای سیوندی واز بین رفتن کلمات سیوندی معضلی است که هنوز حل نشده است.وآنگونه که خانه های کهن سیوند ویران گشت ودیوارهای زشت بلوکی جای "چینه"و"برجه"رادر کوچه باغهای سیوند گرفت واژگان بیگانه هم  با پیدایش مرودشت وروستاهای آن وبا زندگی سیوندیان  درکنار این مردم بسیار بافرهنگ چون تبر بر زبان سیوندی افتاد.

احیا خط میخی در زبان سیوندی

 زبان سیوندی تا حدود هشتاد سال پیش با خط میخی نوشته می شده واکثر باستانشناسان در زمان کاوشهای تخت جمشید سیوندیان بوده اند اما در زمان رضاخان وسالهای اخیر روبه فراموشی نهاده است الفبا و آواشناسی آن توسط آندریاس ودیگر زبانشناسان در سالها پیش گردآوری شده است .اما متاسفانه هیچ کام از کتابها به فارسی ترجمه نشده وبیشتر روسی وکمتر فرانسوی وآلمانی بودن کتب کار ترجمه رامشکل کرده  که نبود یک بنیاد و موسسه در این رابطه کارها مشکلتر کردهاست وبی توجهی بیش از حد مسئولان محلی کار را بسیار مشکلتر

ساخت دانشکده زبانها وگویشهای ایرانی وباستانی در سیوند تنها راه نجات سیوندی

ساخت دانشکده زبانهای ایرانی  در سیوند که در پیش از انقلاب  برای جلوگیری از فرسایش گویشهای ایرانی وهمچنین باتوجه به قرارگرفتن سیوند میان نقش رستم تخت جمشید  وپاسارگادبرای مطالعه بر روی خط میخی وزبا پهلوی توسط زبانشناسان خارجی وپس از انقلاب توسط زبانشناسان ایرانی وخارجی طرح گردید  که در پیش از انقلاب کارهایی هم صورت گرفت اما متاسفانه هیچگونه حمایتی از سوی مسئولان استان وشهرستان در پس از انقلاب انجام نپذیرفت وساخت دانشکده عملی نشد.

پی نوشتها

1) Andreas, F.C., Christensen, A., Iranische Dialektaufzeichnungen aus dem Nachlass, von F.C.

Andreas. Zusammen mit Kaj Barr und W.B. Henning bearb. und hrsg. von Arthur Christensen: Erster

Teil: Sâ ª va« nd⪠, ya« zdâ ª und soª â ª . Abhandlungen der Gesellschaft der Wissenchaften zu Go« ttingen.

Phil.-hist. kl., 3. Folge. B., 1939, Nr. 11. (p. 16)

2) Lentz, W., ``Die nordiranische Elemente in der neupersischen Literatursprache bei Firdosi''.

Zeitschrift fur Indologie und Iranistik. Leipzig, 1926, Bd. 4, H. 2. (p. 288)

3) Meillet, A., Grammaire du vieux-perse.2 e¨ d., entierement corrige¨ e et augmente¨ e par E¨ . Benveniste,

1931. (p. 10)

4) Mayrhofer, M., ``Die Rekonstruktion des Medischen''. Anzeiger der osterreichischen Akademie der Wissenschaften. Phil.-hist. kl: Jg. 1968 (105), N.1. Wien, 1969 (p. 5)

5) Lecog, P., ``Excursus: A propos du Fûme© deý'', Archäologische Mitteilungen aus Iran, Ergänzungsband

10. Berlin 1983.

6) Windfuhr, G.L., ``Isoglosses:A Sketch on Persians and Parthians, Kurds and Mede''. Monumentum

H.S. Nyberg. vol. 5. Te¨ he¨ ran-Lie© ge, 1975 (Acta Iranica)

7) Lecoq, P., Le dialecte de Sivand. Wiesbaden, 1979.

8) Molchanova, E.K., ``Onekotorykh foneticheskikh osobennostyakh sivendi'', Iranckoe yazykoznanie:

(k 75-letiyu prof. V.I. Abaeva). M. 1976.

9) Molchanova E.K., ``sivendi'' OIYA, 1997.

10) Redard, G., Other Iranian languages. GTL. The Hague, Paris, 1970. vol. 6.

11) Morgenstierne, G., Neu-iranische Sprachen'', HbO. 1958. Abt. 1, Bd. 4: Iranistik. Abschn 1.

Linguistik

12) Mann, O., Hadank, K., Kordisch-Persische Forschungen. Abt. III: Nordwest-iranische Dialekte.

Bd. I: Die Mundarten von khunsa« r, Mahallaª t Nata« nz, Nayin, Sa« mna¦ n, Sâ ¦ va« nd und soª . Kohruª d B., 1926.

                                                            24

                                                                                                                                 کوچه باغهای 3000ساله سیوند